من و اون

شایدم اون با من

من و اون

شایدم اون با من

فقط افراد حکم‌ باز بخوانند - حکم خشته مثلن

اولـی :  سه گیشنیز

دومی : شاه گیشنیز

سومی : هفت گیشنیز

چهارمی : سه خشت

دومی خطاب به چارمی : احمق ریدی تو سر من !

زمستان سردیست و پیر زنی با جورابی نازک

راننده تاکسی :  حاج خانوم شما یخ نمیزنی با این لباسات تو این سرما ؟

حاج خـــانــم  :  نه ، آخـه دیـشـب حاج آقا ضـد یـخ ریــخته تــو رادیـاتور

قصه از کجا شروع شد؟!

+ عه پس تو هم بالاخره وارد فازای عشق و عاشقی شدی ، حالا تعریف کن ببینم از کجا شروع شد؟!


- از اونجایی که دسته ی بازی کامپیوترم خراب شد