من و اون

شایدم اون با من

من و اون

شایدم اون با من

میرفتیم تا وانش را پس بدهیم

+ به‌به. دیگه وان هم خریدی. برا خودکشی همه چیزت محیّا شده.

- آره خب.

+ حالا وانت رو با چی بردی خونه؟

- با وانت

بچه‌اس مگه ؟

- غذای مورد علاقه‌ات چیه؟ و چه غذایی رو به بقیه ترجیح میدی؟

+ والله برام هیچ فرقی نداره.همین که سالم باشه کافیه.

در نقد سیلی نقد به از حلوای نسیه

- پسرم  از قدیم گفتن کار امروز را به فردا مسپار

+ باشه . ولی از فردا

اگه یک بار دیگه شمارتون بیافته تو گوشیِ من گوشیتونو پاره می‌کنم

- میشه یه بار اون شماره‌ای که بهتون دادن رو برام بخونین؟

+ صِف نهصدُ یازده چهارصد و …… ـُ   هفتاد و هشت

- خب شماره‌ای که بهتون دادن درسته ولی اشتباهه.

نیازِ داشتن

- شنیدم گوشیتم این دمِ خدمتی فروختی، تو که تازه خریده‌بودیش که.

+ آره بابا، هر چی که فکر می‌کردم نیاز نداشتمُ فروختم

- فردا روزی اگه ما رم نیاز نداشته باشی می‌فروشی دیگه؟

+ می‌فروشم. البته اگه نیاز داشتم.